اختلال یکپارچگی حسی در کودکان (SID) که با نام اختلال پردازش حسی (SPD) نیز شناخته میشود، وضعیتی است که زمانی رخ میدهد که مغز در دریافت و پاسخ به اطلاعاتی که از طریق حواس به دست میآید دچار مشکل میشود. کودکان مبتلا به اختلال یکپارچگی حسی ممکن است بیش از حد به ورودی های حسی خاصی حساس باشند یا برعکس، ممکن است نسبت به محرک هایی که معمولاً واکنشی را در دیگران ایجاد می کنند، کمتر پاسخ دهند. این میتواند منجر به چالش هایی در زندگی روزمره شود و بر توانایی آنها برای عملکرد راحت در محیط هایی مانند مدرسه، خانه یا محیطهای اجتماعی تأثیر بگذارد.
اختلال یکپارچگی حسی در کودکان می تواند بر نحوه تجربه کودکان احساسات روزمره مانند نور، صدا، لمس و حرکت تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، یک کودک مبتلا به SID ممکن است از احساس پارچه های خاص بر روی پوست خود آشفته شود یا در یک کلاس شلوغ تحت تأثیر سر و صدا قرار گیرد. از طرف دیگر، آنها ممکن است به دنبال تحریک فیزیکی شدید مانند چرخیدن، تصادف یا درگیر شدن در رفتارهای تکراری باشند، زیرا به ورودی حسی به روش معمولی پاسخ نمیدهند.
بیشتر بخوانید : افسردگی در کودکان
درک نقش یکپارچگی حسی در رشد کودک یکپارچگی حسی توانایی مغز برای سازماندهی و تفسیر ورودی های حسی از محیط به گونه ای است که امکان پاسخ های مناسب را فراهم می کند. این فرآیند برای رشد کودکان بسیار مهم است، زیرا به آنها کمک می کند یاد بگیرند که چگونه با دنیای اطراف خود تعامل داشته باشند. یکپارچگی حسی مناسب به کودک این امکان را می دهد که در کلاس تمرکز کند، در بازی شرکت کند، در تعاملات اجتماعی حرکت کند و حتی کارهای اساسی مانند غذا خوردن یا لباس پوشیدن خود را انجام دهد.
سیستم های حسی کودکان شامل لامسه (لمسی)، حرکت (دهلیزی)، وضعیت بدن (حس عمقی)، بینایی (بصری)، صدا (شنوایی)، چشایی و بویایی است. هر یک از این حواس سیگنال هایی را به مغز می فرستند و مغز آنها را پردازش و تفسیر می کند تا درک منسجمی از جهان ایجاد کند. با این حال، در کودکان مبتلا به اختلال یکپارچگی حسی ممکن است این فرآیندها چالش برانگیز است، که منجر به اضافه بار حسی یا ورودی حسی ناکافی می شود، که هر دو می توانند مانع رشد و ایجاد مشکلاتی در کودک شود.
علائم اختلال یکپارچگی حسی در کودکان
حساسیت بیش از حد به محرک های حسی: کودک ممکن است به صداهای بلند، نورهای روشن یا بافت های خاص واکنش منفی نشان دهد. به عنوان مثال، ممکن است در پاسخ به صدای پس زمینه گوش های خود را بپوشانند یا از پوشیدن لباس های ساخته شده از مواد خاص خودداری کنند.
حساسیت کمتر به محرک ها: برخی از کودکان مبتلا به SID ممکن است آنطور که انتظار می رود به درد یا آسیب واکنش نشان ندهند. آنها ممکن است از طریق فعالیتهایی مانند دویدن، پریدن، یا برخورد با چیزها به دنبال تحریک بیش از حد باشند، زیرا ورودیهای حسی را مانند سایر کودکان ثبت نمیکنند.
مشکل در هماهنگی و تعادل: کودکان مبتلا به SID ممکن است با کارهایی که نیاز به هماهنگی حرکتی دارند، مانند دوچرخه سواری یا گرفتن توپ، مشکل داشته باشند.
مشکلات تنظیم عاطفی: کودکان مبتلا به SID ممکن است هنگام ناراحتی در آرام کردن خود مشکل داشته باشند و به راحتی در محیط های شلوغ یا پر سر و صدا دچار مشکل شوند.
انواع اختلال یکپارچگی حسی در کودکان
اضافه بار حسی در کودکان مبتلا به SID پاسخگویی بیش از حد به کودکانی اطلاق می شود که بیش از حد به محرک های حسی حساس می شوند. به عنوان مثال:
- ممکن است کودک با شنیدن صدای پس زمینه یا صداهای بلند مانند جاروبرقی گوش های خود را بپوشاند.
- آنها ممکن است از تماس فیزیکی مانند آغوش اجتناب کنند یا در اثر برخی بافت ها مانند پشم یا پارچه های خشن دچار ناراحتی شوند.
- نورهای روشن، بوهای تند یا فضاهای شلوغ ممکن است آنها را تحت الشعاع قرار دهد و منجر به مشکلات جدی برای آن ها شود.
کمپاسخگویی حسی در کودکان مبتلا به SID از سوی دیگر، کمپاسخگویی کودکانی را توصیف میکند که قادر به ثبت ورودیهای حسی در سطوح معمولی نیستند. این می تواند در موارد زیر آشکار شود:
- تحمل زیاد درد و عدم آگاهی از آسیب (مثلاً ممکن است کودک تا زمانی که شدید شود متوجه خراش یا بریدگی نشود).
- نیاز به تحریک شدید، مانند جستجوی حرکت بیش از حد یا لمس مکرر اشیا.
- عدم پاسخ به لمس فیزیکی، درگیر شدن در رفتارهای اجتماعی معمولی مانند در آغوش گرفتن یا گرفتن دست را برای آنها سخت می کند.
هم پاسخ دهی بیش از حد و هم عدم پاسخ دهی چالش های مهمی برای کودکان مبتلا به SID ایجاد می کند که بر رشد عاطفی و اجتماعی آنها تأثیر می گذارد.
علل و عوامل خطر
تحقیقات نشان می دهد که هم عوامل ژنتیکی و هم عوامل محیطی می توانند در ایجاد آن نقش داشته باشند. کودکان با سابقه خانوادگی مشکلات پردازش حسی، اوتیسم، ADHD یا سایر اختلالات عصبی ممکن است در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به SID باشند. عوامل ژنتیکی ممکن است بر نحوه پردازش اطلاعات حسی توسط مغز تأثیر بگذارد و برخی از کودکان را مستعد چالش های حسی کند.
رشد مغز و پردازش حسی توانایی مغز برای پردازش اطلاعات حسی تحت تأثیر رشد و ساختار آن است. مطالعات نشان داده اند که کودکان مبتلا به اختلال یکپارچگی حسی ممکن است در نواحی مغزی که مسئول پردازش حسی هستند، مانند قشر حسی و تالاموس، تفاوت هایی داشته باشند. این نواحی از مغز نقش کلیدی در فیلتر کردن و تفسیر ورودی حسی دارند. هنگامی که این نواحی مغز به درستی عمل نمی کنند، نتیجه می تواند ناتوانی در پاسخگویی مناسب به محرک های حسی باشد.
انتقالدهندههای عصبی، که مواد شیمیایی در مغز هستند که به انتقال سیگنالها بین سلولهای عصبی کمک میکنند، نیز نقش کلیدی در یکپارچگی حسی دارند. عدم تعادل در انتقال دهنده های عصبی مانند سروتونین یا دوپامین می تواند بر نحوه پردازش اطلاعات حسی تأثیر بگذارد. تحقیقات نشان می دهد که کودکان مبتلا به SID ممکن است تفاوت هایی در سطوح این مواد شیمیایی داشته باشند که می تواند به مشکلات پردازش حسی کمک کند.
تأثیر عوارض دوران بارداری و زایمان عوامل دوران بارداری، مانند استرس مادر، مصرف مواد، یا قرار گرفتن در معرض سموم، می تواند بر خطر ابتلای کودک به اختلال یکپارچگی حسی در کودکان تأثیر بگذارد. علاوه بر این، عوارض حین تولد، مانند زایمان زودرس یا ضربه ناشی از تولد، ممکن است بر رشد مغز تأثیر بگذارد و به طور بالقوه منجر به چالشهای پردازش حسی در آینده شود.
درمان و مدیریت اختلال یکپارچگی حسی در کودکان
درمان معمولاً شامل ترکیبی از فعالیتهای ساختاریافته است که برای به چالش کشیدن و تحریک سیستم حسی کودک در یک محیط کنترلشده طراحی شدهاند. از طریق این فعالیتها، کودکان تشویق میشوند تا با تجربیات حسی مختلف – مانند بافتها، صداها و حرکات – درگیر شوند، به گونهای که به آنها در تنظیم پاسخهایشان کمک میکند.
به عنوان مثال، یک درمانگر ممکن است از فعالیت هایی مانند تاب خوردن، پریدن یا بازی با اشیاء بافت دار مختلف استفاده کند تا به کودک کمک کند تا با برخی از محرک های حسی راحت تر شود. هدف این است که توانایی کودک را برای پردازش موثر اطلاعات حسی، کاهش بار حسی و کمک به او در تعامل راحت تر با دنیای اطراف خود بهبود بخشد.
برنامه های حسی شامل:
- فعالیتهای لمسی: استفاده از بافتهای مختلف مانند شن، آب یا پارچههای نرم برای کمک به کودک برای سازگاری با حس لمس.
- فعالیت های دهلیزی: چرخیدن، چرخیدن یا تکان دادن برای کمک به کودک برای تنظیم حس تعادل و حرکت.
- فعالیتهای حس عمقی: بلند کردن وزنه، هل دادن یا پریدن برای کمک به کودک برای آگاهی بیشتر از وضعیت بدن خود.
علاوه بر برنامه های حسی، تغییرات محیطی نیز بسیار مهم است. برای مثال، محیط حسی کودک در خانه یا مدرسه ممکن است نیاز به تنظیم داشته باشد تا نیازهای او را برآورده کند. این می تواند شامل موارد زیر باشد:
- ارائه هدفون یا گوش گیر حذف کننده نویز برای کاهش صداهای بلند.
- به کودک اجازه دهید از ابزارهای فیجت استفاده کند یا توپها را در طول فعالیتهای کلاس بفشارد تا به تمرکز کمک کند.
- فضاهای آرامی در خانه یا مدرسه ایجاد کنید که اگر کودک تحت تأثیر محرک های حسی قرار گرفت، می تواند در آنجا آرامش پیدا کند.
- از نور ملایم استفاده کنید: لامپ های فلورسنت روشن می توانند برای کودکان مبتلا به SID آزار دهنده باشند. برای ایجاد یک فضای آرام از نور محیطی ملایم تر استفاده کنید.
- به حداقل رساندن بهم ریختگی: یک محیط بهم ریخته می تواند منجر به اضافه بار حسی شود. سعی کنید فضاها را مرتب و منظم نگه دارید تا مزاحمت های بصری و لمسی را کاهش دهید.
درمان به شدت فردی است و مداخلات متناسب با نیازهای حسی منحصر به فرد هر کودک انجام می شود. با گذشت زمان، هدف این است که به کودک کمک کنیم تا خودتنظیمی کند و توانایی او را برای مدیریت تجربیات حسی بدون اینکه تحت فشار قرار بگیرد، بهبود بخشد.
دکتر سمیه عابدینی متخصص روانشناس کودک و نوجوان در تجریش خدمات مشاوره روانشناسی آنلاین و مشاوره روانشناسی تلفنی را علاوه بر مشاوره روانشناسی حضوری ارائه می دهد.